ضرب المثل پیرامون وجود عوارض جسمانی در دوره پیری و سالمندی

مصیبت بود پیری و نیستی

اشاره به سختی های دوران پیری ونزدیکی آن به مرگ می باشد .

مرد چون پیر شد جبٌان گردد

اشاره ای است به دوران پیری که معمولا” موجب می شود افراد در آن سن ترسوتر باشند.

زمستان را شبی ، پیران را تبی

کنایه از اینکه پیران در زمستان تحمل سوز و سرما را ندارند .

عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند

اشاره به چیزی که اززمان وموقع آن گذشته باشد ، اشاره به عدم تطابق وسنخیت است کاروزمان است درواقع نکوهشی است برای دلبستگی های دنیوی درزمان ضعف وپیری است .

چو، چل آمد فرو ریزد پر و بال

اشاره به اینکه وقتی انسان به سن چهل سالگی رسید دیگر شور و رشوق جوانی درونش فروکش می کند اشاره به اینکه شادابی روح وجسم تا چهل سالگی پایدار است وپس از آن کم کم عوارض سالمندی  ظاهر می شود.

بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را

کنایه از دلبستگی های دنیوی وتعلقات مادی افراد مسن دارد.

روز پیری پادشاهی هم ندارد لذتی

اشاره به اینکه هرکاری زمان مخصوصی دارد که اگرازآن بگذرد نتیجه وفایده لازم را نخواهد داشت. اشاره به موقعیت سنجی ولزوم قدرت ومکنت درایام خوشی وجوانی است .

 پیری و صد عیب، چنین گفته اند

دراشاره به اینکه کهولت سن با ضعف وناتوانی آدمی همراه است .

 پیری به هزار علت آراسته است

اشاره به ناتوانی و ضعف انسان درزمان پیری اشاره ای است به اینکه با بالارفتن سن انسان ازلحاظ جسمی وروحی بسیار ضعیف وناتوان می شود.

  لنگ بخر، کور بخر، پیر مخر

اشاره به ناتونی وعدم کارآیی انسان دردوران کهولت وپیری است و تأکید بر استفاده از قابلیت های نیروی جوانان چرا که پیران توانایی لازم را برای انجام کارهای بدی ندارند.

سر پیری معرکه گیری } سر پیری داغ امیری }

اشاره به پیران وسالخوردگانی که تمایل به انجام کارهای جوانان را دارند درحالیکه از عهده آنان خارج است .

  نه نیکو بود پیر باده پرست

توضیح به اینکه پیـروی از هوی وهوس وخواهشهای نفسانی دردوران پیری امری ناپسند ونامعقول می باشد درواقع  نکوهش نفس پرستی درسنین پیری وسالخوردگی است .